ضرورت توجه به ساختار جامعه براي برنامهريزي فرهنگي
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۹۷۳۱
خبرگزاری آریا - یک پژوهشگر فلسفه غرب و رسانههای سایبری با تاکید بر ضرورت توجه به ساختار اجتماعی جامعه برای برنامهریزیهای فرهنگی گفت: این وظیفه ماست که نگاه ایرانی و اسلامی را به سمع و نظر شهروندان برسانیم؛ به ویژه در فضاسازی شهری و تبلیغات محیطی باید به این موضوع دقت و ضریب داد.
به گزارش خبرگزاری آریا، ششمین نشست از سلسله نشستهای شهراندیش با موضوع «واکاوی الگوهای ادراکی و شناختی شهروندان تهرانی» به همت هیئت اندیشهورز شهرداری تهران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گسترش شبکههای اجتماعی موجب جدی شدن «جنگ شناختی» شده است
دکتر فرزاد پورسعید عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی در ابتدای این نشست، گفت: امروز با پیشرفت تکنولوژی رسانه و گسترش شبکههای اجتماعی، موضوع «جنگ شناختی» جدیتر از همیشه شده است. شورشها در عصر جدید در نقاط مختلف دنیا، معیار و بسترهای شهری گرفتهاند. چنانچه از یک شهر به شهر دیگری متفاوت است. بنابراین برای پیشگیری از آنها نیز باید در فضای مدیریت شهری تدبیر کرد.
وی افزود: «هجوم شناختی» شکل پیشرفتهتری از جنگ روانی است. در بعضی منابع به آن «مدیریت برداشت» نیز میگویند. این هجوم بهصورت لایهای، بخشهای مختلفی از مردم را هدف قرار میدهد. با پیشرفت رسانهها و چندجانبه شدن آنها، کسانی که تحت تأثیر این محتوا قرار میگیرند، خودشان هم وارد چرخه تولید محتوا خواهند شد. در واقع هجوم شناختی همان «جنگ روایتها» است. مبارزه با این جنگ بسیار سختتر از جنگ روانی است.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: «شایعه» در فضای گذشته سادهتر کار میکرد؛ راحت باور میشد. در فضای امروز اما با امکاناتی که برای تست و صحتسنجی اخبار در دسترس است، نمیتوان ساده «دروغ» گفت. بلکه باید شیوه «خوانش» از امر واقع را تغییر داد. یعنی اطلاعات دروغ جای خود را به اطلاعات گمراهکننده (نه لزوماً کذب) داده است. در دنیای امروز نمیتوان روایتی را نشر داد که کاملاً نادرست است.
پورسعید در ادامه به موضوع انتخابات آمریکا و نقشآفرینی شبکههای اجتماعی اشاره و اظهار داشت: «شهرنشینی» در دنیای امروز، ویژگیهای خاصی پیدا کرده است. یکی از این تفاوتها، جنس متفاوت ساختمانهاست. مثلاً در هندوستان بعضی خانهها با کاربری دوگانه طراحی شده است؛ شبها شبیه خانه و روزها به محل کار تبدیل میشود. مسأله مسکن به یکی از معیارهای نارضایتی عمومی امروز در تهران تبدیل شده است.
وی در ادامه با بیان آنکه امروز هجوم شناختی علیه شهروندان از طریق فناوریهای نوینی مانند شبکههای مجازی، جعل پنهان و هوش مصنوعی عملیاتی میشود، خاطرنشان کرد: برتری دشمن در هجوم شناختی در گرو تثبیت روایت گمراهساز به جای روایت خودی و زدن حک و مهر آن بر امر واقع است. بنابراین باید روایتهای صحیح را از موضوعات شهری مستندسازی کرد.
این استاد دانشگاه در ادامه تأکید کرد: دشمن تلاش دارد هجوم شناختی علیه شهروندان را از طریق کنش گفتاری و رفتاری سوژههای درون مدیریت شهری اعم از کارگزاران و دیگر لایهها و مدیران اجتماعی عملیاتی کند. به این ترتیب مدیران شهری باید در حفاظت از گفتار خود بسیار دقت کنند. چرا که هجوم شناختی عمدتاً با دو هدف متأثر کردن ساختار توازن قوای شهری و فضای حاکم بر افکار عمومی و روحیه ملی ایرانی انجام میشود.
پورسعید با یادآوری آنکه هجوم شناختی امروز ریشه در آسیبپذیریهای واقعی جامعه شهری هدف دارد و بدون آن اساساً امکان عملیاتی شدن پیدا نمیکند، گفت: باید برای جلوگیری از برخی نارضایتیها در میان شهروندان، اقدام به پیشگیری کرد. یکی از مهمترین اهداف هجوم شناختی، امنیتیسازی فضای جامعه شهری است. نباید اجازه داد دشمنان در تحقق برنامههای خود برای تکهتکه کردن جامعه موفق شوند.
اخلالگری دلالان در اقتصاد ایران موجب دلخوری شهروندان از دولت شده است
در ادامه این نشست دکتر علی اکبر ناسخیان، پژوهشگر حوزه اقتصاد شناختی، با بیان آنکه موضوع «تقسیم کار» پس از قرن هجدهم و با ظهور اقتصاددانهایی مانند اسمیت، مورد اهمیت قرار گرفت، گفت: این تقسیم کار، موجب تقسیم دانش نیز شد. مثلاً یک کشاورز تنها علوم و دانش مرتبط با آن را میآموزد. همچنین فضای شهری، شغل را میان ساکنان آن «انتخابی» کرد بهعکس گذشتهها که نسل به نسل موروثی منتقل میشد.
وی افزود: در چنین شرایطی کسانی که میتوانند ذهن جمعی را در شهر هدایت کنند، به توفیق خواهند رسید. در این روزگار به همین علت موضوع بازار و قیمت آن اهمیت پیدا میکند. «بازار» برایند ذهن جمعی و فعالیت افکار عمومی است. حوزه تفکرات فردی امروز بر همین اساس مبتنی بر منطق بازار ارزشگذاری میشوند. افراد بر اساس واکنشی که از دیگران دریافت میکنند، رفتار و تفکرات خود را با منطق بازار اصلاح میکنند.
این پژوهشگر با تأکید بر اینکه در چنین جامعهای مسلک تاجرانه و دلالصفتی رو به رشد است، اضافه کرد: کالاها امروز تنها ابزاری برای افزایش ثروت هستند؛ نه رفع نیاز. در شرایط اقتصادی امروز برخی، با اثرگذاری بر اذهان عمومی تلاش میکنند با نگران کردن مردم و ایجاد انتظارات تورمی، سود ببرند. اصطلاحاً از آب کره بگیرند! روحیه دلالی به این ترتیب رونق گرفته و برخی تولیدکنندگان نیز به دلالی روی آوردند.
ناسخیان با بیان آنکه دلالها در اقتصاد گذشته شخصیتهای متشرع و محترمی بودند، اضافه کرد: امروز دلالان با ورود به بازارهای کمعمق و ایجاد التهاب در آن به دنبال کسب منافع شخصی هستند. این افراد به آشفتگی جامعه برای جمعآوری سود نیاز دارند اما اغلب خود را در پوشش اقتصاد سیاسی و پشت دولت پنهان میکنند. همین موضوع موجب افزایش نفرت افکار عمومی نسبت به دولتها میشود.
ساخت هویت ملی بدون فهم دقیق تاریخ شدنی نیست/ اجنبیستیزی ویژگی برجسته تهرانیهاست
در ادامه دکتر علیرضا زادبر مدرس دانشگاه، فهم «تاریخ» را مهمترین مؤلفه ساخت «هویت» ایرانی دانست و اضافه کرد: خودآگاهی کاذب تاریخی امروز متأثر از فعالیت رسانهها و شبکههای اجتماعی در جامعه ایرانی گسترش یافته است. یکی از مهمترین ویژگیهای مردم تهران از بعد از دوران فتحعلیشاه قاجار، ضداجنبی و بیگانهستیزی آنهاست. همین ویژگی هویتی، اگرچه در دیگر شهرهای کشور نیز قابل رویت است، اما تفاوتهایی هم دارد.
وی با یادآوری اعتراض تهرانیها به وزیر مختار روسیه (گریبایدوف که قرارداد ترکمنچای را نوشت) که خود را شاعر و روشنفکر میدانست، افزود: در یکی از بندهای ترکمنچای موضوع تبادل اسرای روس را در دستور کار قرار داد. او با جمعآوری تمام زنان گرجی و ارمنی در یک باغ در تهران به بهانه بازگرداندن آنها، موجب جریحهدار کردن افکار عمومی شد. تهرانیها نسبت به این موضوع اعتراض میکنند.
این پژوهشگر تاریخ حمله تهرانیها به سفارت روسیه برای آزاد کردن نوامیس را در سال 1829 اعلام کرد و گفت: مردم تهران ضداجنبی بودند. چه اجنبیهای روس، چه هندیها، چه بریتانیا و دیگران. این موضوع در سنت ایرانی و اسلامی ریشه داشته است. همین خاصیت بعدها در نهضت تنباکو هم دیده شد. در ماجرای استبداد صغیر هم اگرچه شهرهای مختلف ایران به پا خواست ولی همه این قیامها بعد از حرکت مردم تهران رخ داد.
زادبر به وقایع شهریور 1320 و شایعه حمله ارتش سرخ به تهران اشاره و بیان داشت: تمام مردها آن سال موهای سر خود را تراشیدند تا از سربازان ارتش حفاظت کنند و آنان را از گزند حمله احتمالی حفاظت کنند. همین اجنبیستیزی در وقایع ملی شدن صنعت نفت نیز نمود داشت. در چنین فضایی گفتگوهای شهروندان در قهوهخانهها نقش مؤثری در تبیین شرایط و فعال کردن تودههای مردم داشت.
وی با تأکید بر اینکه مردم «استبداد» را استمرار «استعمار» میدانستند، اضافه کرد: شعار استقلال و آزادی در چنین فضایی متولد شد. بازنمایی وقایع تاریخی در تهران موضوع بسیار مهمی است؛ مثلاً ماجرای 17 شهریور در میدان ژاله که رسماً آخرین میخ بر تابوت حکومت پهلوی است. همچنین جمعیتی که در عید غدیر برای نماز جماعت به امامت شهید مفتح در قیطریه جمع شدند، شاه را برای استمرار حکومت خود نومید کرد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر موضوع بازنمایی وقایع تاریخی را بسیار حائز اهمیت دانست و افزود: شهروندان میباید بدانند اختلاف امروز ما با دنیای غرب منحصر به انقلاب اسلامی نیست. بلکه بسیار قدیمیتر و حتی پیش از حکومت پهلوی است. شهرداری تهران باید نسبت به تبیین این موارد برای شهروندان اقدام کند.
ضرورت توجه به ساخت اجتماعی جامعه ایران برای برنامهریزیهای فرهنگی
دکتر سید کیارش شیخالاسلام پژوهشگر فلسفه غرب و رسانههای سایبری، در ادامه این نشست به نقش رسانههای مجازی در یکسانسازی موضوع «شناخت» در شهرهای مختلف کشور اشاره و بیان داشت: در تهران به خاطر پایتخت بودن، فهم زنانه از موضوعات بسیار قطبی و رادیکال است. مهمترین منبع ارتزاق فکری زنان متجدد تهرانی امروز، ایده فمنیسم است. البته نباید این نحله فکری را یک کل واحد دانست. الگوی واحدی از موضوع جنسیت در دنیای غرب وجود ندارد.
وی موضوع جنسیت را محل گسلهای عمیق اجتماعی در دنیای غرب دانست و اضافه کرد: این موضوع را در رقابت میان ترامپ و هیلاری کلینتون میتوان کاملاً ملاحظه کرد. این توهم که موضوع جنس و جنسیت در دنیای غرب کاملاً حل شده است، کاملاً خطا است.
این پژوهشگر، کار نکردن در حوزه زنان را یکی از انتقادات دانست و افزود: مثلاً در شهرداری یکی از ادوار با برگزاری مسابقه، سازمان زیباسازی تلاش میکرد زنان طراح تهرانی را درگیر فعالیت و خلاقیت کند. این وظیفه ماست که نگاه ایرانی و اسلامی را به سمع و نظر شهروندان برسانیم. به ویژه در فضاسازی شهری و تبلیغات محیطی باید به این موضوع دقت و ضریب داد.
لزوم تولید محتوای رسانهای متناسب با هر قشر
دکتر امین پرتو پژوهشگر حوزه امنیت نیز در ادامه این نشست، مفهوم «ذهنیت» را معادل لفظ منتالیته در زبان آلمانی دانست و گفت: طرز تفکراتی که بر اساس آن زندگی میکنیم، در واقع همان منتالیته است. این مفهوم در علوم اجتماعی نیز مورد توجه قرار گرفته است. حضرت علی(ع) نیز در کلامی فرمودهاند که مراقب تفکرات خود باش؛ چرا که همانگونه زندگی میکنی.
وی در ادامه با اشاره به ساختار طبقاتی جامعه تهران، اظهار داشت: مجموعاً میتوان مجموعه شهروندان تهرانی را در چهار طبقه مرفه، متوسط، ضعیف و زیرخط فقر دستهبندی کرد. البته که برای تولیدات فرهنگی و رسانهای برای هر کدام از این گروهها میباید ملاحظات خاصی را در نظر داشت.
این پژوهشگر در خاتمه ابراز امیدواری کرد با شناخت این ملاحظات بتوان برنامهریزیهای مناسبی را برای بخشهای مختلف جامعه طراحی کرد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی افکار عمومی تهرانی ها دنیای غرب رسانه ها مهم ترین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۹۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری جامعهشناختی به بحران آب
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بحران آب در ایران از بزرگترین مشکلاتی است که تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر خود قرار داده است. دلایلی مانند شرایط آب و هوایی و اقلیمی و سو مدیریت در این حوزه به رخ دادن این بحران دامن زده است.
نرگس آذری (دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که دامنۀ بحرانهای محیطزیستی ایران اکنون به بحرانهای اقتصادی و انسانی رسیده است، برای مقابله با بحران آب، باید برنامههای جدی و جامعی را در سطح جهانی اجرا کرد تا تأمین منابع آبی، کاهش هدررفت آب و افزایش کارایی در استفاده از منابع آبی مورد توجه قرار گیرد.
* گزارش بانک جهانی در راستای خسارت اقتصادی آلودگی هوا
این نویسنده در این پژوهش مینویسد: به گزارش بانک جهانی خسارت اقتصادی آلودگی هوا سالیانه حدود ۸ میلیارد دلار است و به گزارش وزارت بهداشت و درمان، ذرات معلق کمتر از /۲ میکرون علت مرگ ومیر سالیانه ۲۷۰۰ نفر در تهران است. گزارشهای رسمی از ویرانی ۶۰ درصد جنگلهای کشور خبر میدهد به گونهای که در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷، بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگلهای عمدتاً بلوط دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شدهاند.
آذری در ادامه به این مهم اشاره میکند که اکثر شهرهای کشور فاقد سیستمهای تصفیۀ فاضلاب مناسب یا هرگونه تأسیسات تصفیه فاضلاب هستند و در پی عدم مدیریت ۱۶ میلیون تن پسماند عادی تولید شده و ۱۰ میلیون متر مکعب شیرابه در روز، آلودگی آّب و خاک مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است.
* ارتباط کمبود آب با قدرت و سیاست
به زعم این پژوهشگر با وجود خسارات انسانی فراوان مرتبط به انواع آلودگیها و نابودی منابع مشترک ملی، این بحران کمبود منابع آبی بوده است که در سالهای اخیر، توانسته آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای مربوط به محیطزیست را موجب شده است.
بحران کمبود منابع آبی در سالهای اخیر، آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای سیاسی مربوط به محیطزیست را موجب شداین پژوهشگر بیان میکند که در ایران دو دهۀ اخیر، به دنبال خشک شدن آب رودخانۀ زایندهرود و کم آبی رودخانه کارون و مخالفتهای شدید با پروژههای سدسازی، انتقال آب از سوی بهرهبرداران یا شهروندانی که متأثر میشوند، محیطزیست به عینیترین صورت خود به سیاست و قدرت مربوط شده است.
این استاد جامعه شناسی توضیح میدهد که اعتراضات مربوط به عدم تأمین آب کشاورزی و شرب شهرها و روستاها در فلات مرکزی ایران به امری متداول بدل شده و بهویژه در فصل تابستان به نمادی از ناکارآمدی در فضای مجازی و در رسانههای خارج کشور تبدیل شده است.
* بحران آب و جامعه
آذری در این مقاله مینویسد: با وجود آن که شاید بحرانهای مربوط به هوا و خاک نیز به اندازه آب تأثیرات مهم بر کیفیت زیستگاههای کشور داشته است؛ اما این دسترسی به آب بوده است که با تشکلهای صنفی و شهروندی پشتیبانی شده، توانسته آگاهیهای طبقاتی و سیاسی نسبت به این موضوع را در میان ذینفعان برانگیزد.
این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که بحران آب موجب کنشگری گروههای اجتماعی در عرصههای قدرت شده است و تأثیر واضح این امر را میتوان در چالشهای بزرگ اجتماعی و سیاسی پیرامون پروژههای عمرانی مربوط به انتقال آب میان دو عرصه مشاهده کرد.
در پایان باید گفت بحران آب در کشور مسألە آب را به مسألە دسترسی به منابع آبی تبدیل کرده و این دسترسی را با موضوع قدرت مرتبط کرده و بدین ترتیب آن را به امری سیاسی تبدیل کرده است.
* جامعهشناسی محیطزیست
جامعه شناسی محیطزیست بنا به تعریف، مطالعۀ ارتباط میان جامعه و محیطزیست و تأثیراتی است که بر هم میگذارند. در این مطالعات، هدف یافتن پاسخ برای بحرانهای محیطزیستی نیز هست. با این تعریف، جامعهشناسی محیطزیست در واقع به دنبال نوعی جامعهشناسی است که شناخت طبیعت پیرامونی را نیز مدنظر دارد. دوگانهای که لتور به شدت مورد انتقاد قرار میداد.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط- زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرداین که اساساً انسان و طبیعت را دو چیز جدا از هم بینگاریم تصوری است که موقعیت هستی-شناسانۀ ما در جهان پس از مدرنیته آن را محقق ساخته و علوم مدرن آن را تثبیت کردهاند. این جایگاهِ هستیشناختی موجب ایجاد خطاهای شناختی ما شده است، خطاهایی که بهایش را با بحرانهای کنونی محیطزیستی میپردازیم.
این درحالی است که جامعهشناسی به عنوان تفکری نقاد نتوانسته بر این دوگانۀ ساختگی فائق آید و آن چه با عنوان جامعهشناسی محیطزیست پدید آورده نیز تکرار همین دوگانگی است.
جامعهشناسی محیطزیست جایی است که جامعه و محیط-زیست از هم جدا هستند. نقد اولریش بک به جامعهشناسی محیطزیست را هم در همین راستا میتوان یافت:
در واقع جهت تحلیل جامعهشناسانۀ مسائل زیستبومی، باید یک چارچوب مفهومی را ارائه کنیم که ما را قادر میسازد آنها را به عنوان مسائلی نه مربوط به محیطزیست با دنیای پیرامون ما بلکه بهعنوان مسائلی ببینیم که ناظر به دنیای درونی جامعه است. طبیعت به خودی خود طبیعت نیست، یک مفهوم، یک هنجار، یک مجموعه، یک اتوپیا، یک طرح بدیل است و امروزه بیش از هرچیز چنین است.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط-زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرد. در این رویکرد، حفاظت از محیطزیست از حذفِ انسان از محیطزیست و مداخلۀ انسان در آن میانجامد بیآنکه قادر به مشاهده تأثیر قدرت و سیاست بر دسترسی به طبیعت باشد. نقطۀ مقابل ِجامعهشناسی محیطزیست، تعبیرِ محیط زیستی ِجامعهشناسی است به گونهای که جز آن ممکن نباشد.
در سوی ِدیگر، اما محیطزیست دیگر در پارادایم طبیعتگرایانه نمیگنجد و تفکر انتقادی جامعهشناسی نیز قادر به حفظ محیطزیستی بودن خود نیست.
* ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی
در نهایت اینکه نتایج این پژوهش بر موضعی انتقادی استوار است که فراخوانی برای ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی برای به رسمیت شناختن پیوستگی میان انسان به معنای موجودیت اجتماعی و سیاسیاش و طبیعت به معنای هر آن چه بر کیفیت زندگی و دسترسی به منابع اثرگذار است.
این فراخوان از ضرورت اتخاذ این رویکرد با توجه به وضعیت کنونی جامعۀ ایرانی ِمتأثر از بحرانهای زیست محیطی سخن میگوید و بیش از هرچیز روایت و تاریخی را میسازد که برهههای هستیشناختی معینی را برجسته کرده است. در این تاریخ، طبیعت عاملیتی مهم در شکلگیری چیستی کنونی جامعۀ ایرانی دارد و هم چنان در حال اثرگذاری بر حال و آینده آن است.
گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعهشناسی ایران اسفند 1402 برگزار شد، ارائه شده است.
انتهای پیام/